آرمان قند عسلآرمان قند عسل، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره
باران شیرین عسلباران شیرین عسل، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

♫♫♫ آرمان آرزوهایمان ♫♫♫

بهار بهار

1392/2/3 23:27
نویسنده : مامان آرمان
923 بازدید
اشتراک گذاری

بهار بهار
صدا همون صدا بود
صداي شاخه ها و ريشه ها بود
بهار بهار
چه اسم آشنايي
صدات مياد ... اما خودت كجايي
وابكنيم پنجره ها رو يا نه
تازه كنيم خاطره ها رو يا نه
بهار اومد لباس نو تنم كرد
تازه تر از فصل شكفتنم كرد

لبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخند

بهار اومد با يه بغل جوونه
عيد آورد از تو كوچه تو خونه
حياط ما يه غربيل
باغچه ما يه گلدون
خونه ما هميشه
منتظر يه مهمون
بهار اومد لباس نو تنم كرد
تازه تر از فصل شكفتنم كرد
بهار بهار يه مهمون قديمي
يه آشناي ساده و صميمي
يه آشنا كه مثل قصه ها بود
خواب و خيال همه بچه ها بود
آخ ... كه چه زود قلك عيديامون
وقتي شكست باهاش شكست دلامون

لبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخند

بهار اومد برفارو نقطه چين كرد
خنده به دلمردگي زمين كرد
چقد دلم فصل بهار و دوست داشت
واشدن پنجره ها رو دوست داشت
بهار اومد پنجره ها رو وا كرد
من و با حسي ديگه آشنا كرد
يه حرف يه حرف ‚ حرفاي من كتاب شد
حيف كه همش سوال بي جواب شد
دروغ نگم ‚ هنوز دلم جوون بود
كه صبح تا شب دنبال آب و نون بود
لبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخند

(تورج شعبانخانی)


نوروز 92

آرمان آرزوهایمان

تعطیلات امسال نوروز خیلی طولانی بود و ارمان حسابی از تعطیلاتش با برنامه ها و سرگرمی و مسافرت طولانی که به شمال داشتیم لذت برد.عکسها و خاطرات نوروز را در آرشیو دیگه ای ثبت کردم و تنها به عکس سفره هفتسین اکتفا کردم.

آرمان آرزوهایمان

29 فروردین 92 آبشار تهران

آرمان آرزوهایمان

آرمان آرزوهایمان

این اولین دفعه ای بود که ما آبشار تهران رفتیم.نمیدونم دقیقا کی افتتاح شده ولی اگرچه در انتهای بزرگراه همت هستش و خیلی از مناطق اصلی تهران دوره ....ولی آبشارهای طبقات مختلف و دیدن بخش غربی تهران از ارتفاع واقعا لذت بخشه.ما که خیلی لذت بردیم.مسیر سبز ساخته شده همراه با گلهای متنوعی که در مسیر کوه کاشته شدن و هنوز خیلی هاشون غنچه بودند که اگه اونها هم باز بشن همراه با تماشای مناظر زیبا ی اطراف ارزش رفتن را داره.

خدایا بخاطر تمامی نعمتهای خوبی که بهمون دادی شکر

من خدایی دارم، که در این نزدیکی‌ست…
نه در آن بالاها!
مهربان، خوب، قشنگ…
چهره‌اش نورانیست
گاه‌گاهی سخنی می‌گوید،
با دل کوچک من،
ساده‌تر از سخن ساده من
او مرا می‌فهمد‌!
او مرا می‌خواند،
او مرا می‌خواهد،
او همه درد مرا می‌داند…
یاد او ذکر من است، در غم و در شادی
چون به غم می‌نگرم،
آن زمان رقص‌کنان می‌خندم…
که خدا یار من است،
که خدا در همه جا یاد من است.
او خدایست که همواره مرا می‌خواهد،
او مرا می‌خواند
او همه درد مرا می‌داند…

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان باربد
6 اردیبهشت 92 14:19
خدارو شکر که حسسسابی بهت خوش گذشته آرمان خان باهوش و مهربون


ممنون
سمانه مامان پارسا جون
6 اردیبهشت 92 17:26
سلام گلم خوبید؟
چه عکسهای خوشگلی
دلم واستون تنگ شده بود


سلام
ممنون
به محض اینکه فرصت کنم حتما میام دیدنتون.
مامان سيد محمد سپهر
7 اردیبهشت 92 14:40
چه عكس هاي نازي خدا حفظش كنه...عكس ها با آدم حرف مي زد..ببوسينش


ممنون
مامان سيد محمد سپهر
7 اردیبهشت 92 14:40
دلم غذاي حضرتي مي خواست !...واما قسمت دوم سفرنامه كربلا...



سمانه مامان پارسا جون
10 اردیبهشت 92 19:15
زنان قبل از مادر شدن ، “پری”
و بعد از مادر شدن تبدیل به “فرشته” می شوند . . .
فرشته ی زمینی روزت مبارک


روز شما هم مبارک.ممنون
مامان ریحان عسلی
11 اردیبهشت 92 8:05
سلام
روزتون مبارک
بالاخره ما هم آبشار تهرانو دیدیم بواسطه ی شما


سلام
روز شما هم مبارک
امیدوارم خودتون هم هر وقت به تهران زدیاومدید سری به اونجا بزنید.البته چون زیاد درخت نداره باید دم غروب برید تا افتاب زیاد اذیتتون نکنه.
مامان ریحان عسلی
11 اردیبهشت 92 8:06
هر انسانی عطری خاص دارد ...گاهی برخی عجیب بوی خدا می دهند مثل مادر


روز مادر بر شما هم مبارک