خدا حافظی با اولین دندان شیری نزدیک است

سلام به پسرم که داره یواش یواش وارد مراحل بالاتری تو زندگیش میشه که وقتی تو اون جریان بیافته کلی با حال و هوای این روزهاش فرق میکنه.

مدتهاست که مدام حسرت همین روزها و روزهای قبل تر را می خورم.آلان با آرامش هرزمان که بخوام بغلت میکنم ...زیر گردنت را بو میکنم.....وقتی خوابی کف دستات و گاهی صورتت را بوس میکنم.تو خواب به چهرت نگاه میکنم و لذت میبرم.....در آغوش میگیرمت و تو هم از اینکه من را اینقدر صمیمی و با فشار و علاقه در آغوش میگیری لذت میبری و حتی بوس های محکمی بر روی لپهای هم می کنیم...کلی از مهد و از خیالاتت برام حرف میزنی که همه بوی بچگی داره....ولی میدونم که این روزها چند وقت دیگه تموم میشه و نه از اون بغلهای گرم و صمیمی خبریه و نه مدام بوس کردنت....وقتی بهشون فکر میکنم از همین حالا دلم براشون تنگ میشه و اشک تو چشمام پر میشه چون تو پسری و زودتر رابطه عاطفیت را از ما قطع خواهی کرد.

اما جدا از این درد و دلهای مادرانه خبر جالب اینکه روز 20 بهمن 92 به صورت اتفاقی متوجه شدم که دوتا دندان پایین جلویی که اولین دندانهای شیری بودند که در 10 ماهگی دراورده بودی کمی کج شده و جلو اومدند و وقتی ازت خواستم که دهنت را باز کنی تا زیرش را ببینم متوجه حظور اولین دندان دایمی جایگزین دندان شیریت شدم و اینقدر ذوق زده بودم که هیجان من به تو منتقل شد و سریع به پدر زنگ زدم و به اون هم خبر دادیم.فرداش هم با ذوق به خاله و مامانی گفتم که خاله گفت دیگه نشانه های بزرگ شدن داره درش دیده میشه و مامانی هم هیجان زده شد ولی تعجب کرد که برعکس دندانهای شیریت که دیر دراومد این دندونها چرا زود داره در میاد؟حالا دندان شیری قبلی کمی لق شده و منتظری تا اون بیافته و فرشته مهربون با بردن دندان شیریت برات جایزه بیاره.فعلا که این مطلب را دارم مینویسم 23 بهمن 92 هستش و دندونت کمی لق شده و حالا باید منتظر باشین تا کاملا لق بشه و بیافته.

نمایی از تمام دندونهای شیریت در سن 5 سال و 4 ماه و چند روز

نمایی از دندون دایمی جایگزین شیری.همین دندون شیری اولین دوندونی بود که در 10 ماهگیت در اومد.

دوستت دارم پسرکم

بعدا نوشته

بلاخره اولین دندان شیری پسرم آرمانم در تاریخ پنجم اسفندماه ١٣٩٢ به صورت اتفاقی افتاد.ماجرا از این قرار بود که ما برای خرید به فروشگاه شهروند رفته بودیم.آرمان سبد ماشینی خودش را هل میداد و من و پدر هم مشغول انتخاب جنس بودیم که سبد خرید با برخورد با مانع و برخورد دسته سبد خرید به دهانش باعث افتادن دندانش شد که جالبیش به اینجا بود که دندونش بعد ضربه به کف دست خودش افتاده بود و با عجله اومد پیش ما و بهمون نشون داد و ما خیلی متعجب شدیم.سریع یک دستمال تمیز از کیفم درآوردم و گذاشتیم روی دندونش که کمی خونریزی داشت و بعد از پنج دقیقه کاملا خوب شد.خیلی خوشحال شدیم که دندان بدون درد و ناراحتی و اضطراب افتاد و آرمانم راحت شد.از اونجایی که قرار بود شب با گذاشتن دندان شیری در کنار رختخواب فرشته مهربون جایزشو بیاره ما هم اون را گذاشتیم و صبح روز بعد فرشته مهربون در کادو زیبا یک عدد قلک فلزی ماشینی شکل به همراه ده هزار تومان پول نو براش آورد.مبارکت باشه پسرم.

نمایی از دندون افتاده و دندون اصلی جایگزین...5/12/92

آرمان بی دندون.....5/12/92

جایزه ای که فرشته مهربون برای افتادن اولین دندون شیری براش آورده