صدای پای بهار 92

دلت آبى تر از دریا عزیزم

به کامت گردش دنیا عزیزم

 الهى همیشه چون گل بخندى 

 بهارانت خوش و زیبا عزیزم

نوروز 91 (سفرع هفت سین هتل صفاییه یزد)

عزیز مامان

 از اعماق وجودم سال خوب و شاد همراه با سلامتی را از خداوند برایت میخوام.

سال 91 سال خوبی برامون بود.گرچه پستی و بلندی زندگی در اواخر سال  کمی باعث ایجاد تغییر و تحول در درونمون شد ولی همونشم جای شکر داره که تا حالاش تونستیم پستی را طی کنیم و از بلندیش هم لذت ببیریم.

عکس نوروز با سفره هفت سین امسال در مهد در تاریخ 16 بهمن بود....شب قبل رفته بودی آرایشگاه مردانه تا موهات برای عکس و سفر حج مرتب باشه که دست تقدیر باعث شد مامان آنفلانزای شدیدی بشه و روز دوشنبه دومین روز بیماریم بود.با اینکه حالم بد بود ولی صبح بعد از صبحانه خواستم ببرم مهد که فقط عکست را بندازی و زود برگردیم که اصلا رضایت ندادی....چند وقتیه که تا از کوچکترین فرصت برای موندن در خونه استفاده میکنی و راضی به رفتن نمیشی.تا ظهر کلی اصرار کردم که موفق نشدم.بعد از برگشتن از سفر در تاریخ 16 اسفند جشن نوروز مهدتون در سالن معلم برگزار میشد که تمریناتش بین بچه ها از دی ماه تو مهد شروع شده بود.گرچه اولش بخاطر سفر و و قفه در تمرینات در گروه نبودی ولی بازم مرجان جون باهات کار میکرد.بعد از سفر به دلیل سرماخوردگی و تب زیاد شما و به سفارش دکتر به استراحت مهد نرفتی و مراسم جشن نوروز را از دست دادی.سفرمون به خانه خدا جز لذتبخشترین خاطرات امسالمون بود.البته جریانات سختی هم در رودخانه زندگیمون بود اما دلم روشنه که خدا بهترینها را برامون در سال جدید  رقم خواهد زد.

 یخ آب میشـود در روح من