آرمان قند عسلآرمان قند عسل، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
باران شیرین عسلباران شیرین عسل، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

♫♫♫ آرمان آرزوهایمان ♫♫♫

سر آشپز آرمان

1390/6/16 15:54
نویسنده : مامان آرمان
1,006 بازدید
اشتراک گذاری

     گلم     

   30 ساعت از زندگی گذشت

٢٩ شهریور 87 آرمان 1 روزه.......آرمان جان به خانه خوش آمدی

چند وقتیه که تو تهیه بعضی از غذاها دوست داری همکاری کنی و خیلی هم علاقه از خودت نشون میدی و مهمتر از همه اینها خیلی با ذوق و شوق کمک میکنی و از اینکه فکر میکنی که تمامشو خودت انجام دادی خیلی هم احساس رضایت میکنی...این را از نفس عمیقی که در انتهای آماده شدن خوراکی میکشی و دستات را بهم می مالی میشه کاملا فهمید.من هم از اینکه میبینم شما علاقه داری که یاد بگیری و کمک کنی و با دقت هم انجام میدی خیلی لذت میبرم و وقتی در نهایت که متوجه میشم خودت از کارت خیلی راضی هستی احساس غرور میکنم.لبخند

کمک کردن در کارها خونه حالا چه تو آشپزخانه و  چه بقیه کارها مثل نظافت خونه و یا حتی در جابجایی اسباب سنگین و بزرگ برات خیلی لذت داره و مامان هم که فکر میکنه اینجوری هم یک پسر همه چیز دان تربیت میکنه و هم اعتماد به نفست بالا میره اجازه میده که بهش کمک کنی.بقیه وقتی این کارههای شما رو میبینن خیلی براشون جالب میاد و میگن کاش همینطور تا بزرگسالی باقی بمونی.

من مطمئن هستم که شما از اون مردایی میشی همه فن حریف که واقعا به تمام کارها چه کارهای مردونه و چه کارهای خونه وارد میشی و به خوبی هم از پسش بر میای و من خودم خیلی این تیپ مردها را تحسین میکنم و نکته ای که تو ذهنم ازشون نقش میبنده اول مار اون آقا است که خوب بهش یاد داده و بعد پشتکاره خودشه که خواسته و یاد گرفته و برای خودش ننگ ندونسته.دیگه دوره مرد سالاری و اینکه مرد فقط یک سری کارهای مردونه بلد باشه تموم شده و من اصلا اینطور مردها را نمی پسندم.این نظر منه و البته خوبه که شما پسر گلم هم با من موافقی و خودت ابراز علاقه میکنی و میخوای که یا بگیری.

divider animations

اولین قدم شما در آشپزخانه کمک به مامان در جهت تهیه حلوا بود.شما عاشق حلوایی و من از زمانی که پی به این ذائقه شما بردم هفته ای یک بار برات حلوا درست میکنم که تا 3 روز میخوری و سیری هم نداری.یه بار حلوا ساده ...یک بار حلوا با شیر...یک بار حلوا با آسیاب شده مغز گردو و بادام و کنجد........و خلاصه شما همشون را خیلی دوست داری و شاید یکی از علتهاش عطر گلاب و عطر زعفرانش میتونه باشه.اولها فقط نگاه میکری و بو میکشیدی تا حلوا آماده و سرد میشد تا بتونی بخوری ولی آلان دست بکار شدی و میگی من خودم درست کنم.اول ظرف مخصوص شربت را میخوای و گلاب را که مامان اندازه کرده را بهت میده شما هم میرزی توش و بعد شکر پیمانه شده را اضافه میکینی و زعفران هم مامان میریزه.بعد مشغول هم زدن میشی و با چنگال شربت را هم میزنی.بعد نوبت آرد و کره و کمی روغن هستش که اونهارو هم تا حدی هم میزنی و بعد تا زمان آماده شدن کامل تو آشپزخانه می مونی و بو میکشی و مدام میپرسی آماده شد؟ و شاید این را 10 دفعه بپرسی تا وقتی آماده میشه اون نفس عمیقه که گفتم را میکشی و با لذت بهش نگاه میکینی و راستی راستی فکر میکنی تمامشو خودت درست کردی.

دارم شربت حلوا هم میزنم

divider animations

غذای بعدی نیمرو هستش.آلان چند دفعه ای میشه که موقع نیمرو انداختن خودت همکاری میکنی و واقعا تمامشو خودت انجام میدی. به من میگی 2 تا مو مه مغ  یعنی 2 تا تخم مرغ بیار وقتی مامان روغن را ریخت شما تخم مرغ را در دست راست میگیری و با یک قاشق محکم میکوبی به پوستش و اگه خوب نشکست یه بار دیگه میزنی و بعد میخوای پوستش را باز کنی که سفیده و زرده بریزه ولی یه کمی پوستش را له میکنی و مامان بهت کمک میکنه بعد که تخم مرغ داره خودش را میگیره  مامان یه خورده تو قاشق بهت نمک میده و روش میپاشی و کمی هم هم میزنی.بعش که آماده شد میشینی و با لذت میخوری.

divider animations

غذای آخر تهیه خمیر پیراشکی که شما فقط تو مرحله ورز دادن و صاف کردن خمیر و کمی مایه گوشتی گذاشتن وسطش کمک میکنی و هم کلی سرت گرم میشه و هم انگار خمیر بازی کردی و هم یاد میگیری که برای درست شدن غذا چی کار باید کرد و هم اینکه اون چیزی که خودت درست کردی را خیلی با لذت میخوری. 

divider animations

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان ماهان عشق ماشین
16 شهریور 90 21:20
سلام آرمان جون سرآشپز.چه عشقی داره آشپزی .میتونی با ماهان شریکی کار کنین.اونم تخم مرغ میشکنه و نمک میریزه و بهم میزنه.


باشه یه رستوران شریکی بزنن به اسن آرمان و ماهان
سمیه:مامان مسیح
18 شهریور 90 5:17
افرین به اقا ارمان که اینقده مرد شده و مرحبا به این حس همکاریه این گل پسر ... و ماشاالله به این همه هنر این اقا کوچولویه ناز ---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(?)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(?)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(?)´¯)$$ ______ ____________$$$$$$ آپم دوست جونی....بدو بیا...
مدرسه ی مامان ها
18 شهریور 90 11:21
سلام
آفـــــــــــــــــــــرین به شما مامان نمونه و به آرمان پرتلاش
از خواندن این پست شما و همکاری شما و فرزندتون لذت بردم
براتون آرزوی موفقیت در همه ی مراحل زندگی را دارم


ممنون
خاله ی امیرعلی(الهه)
18 شهریور 90 15:25
سلام دوست عزیزم واقعا ارمان جون وب قشنگی داره منکه واقعا لذت بردم بااجازتون لینکتون میکنم خوشحال میشم شماهم اینکارو بکنیدو سری به ما بزنید بووووووووووووس برا ارمان سراشپز
مامان آرین
19 شهریور 90 0:03
سلام آفرین به ارمان جوووونم که اینقدر پسر خوبیه و تو کارها به مامانش کمک میکنه.تازه آرین بجز آشپزی ظرف شستن هم خیلی دوست داره.امتحان کنین ما دو تا که خیلی کیف میکنیم من کف میزنم آرین آب میکشه راستی یه نظر خصوصی هم دارین
مامان آريا
20 شهریور 90 9:17
سلام سر آشپز كوچولو خوردن داره اون غذايي كه تو گل پسر درست كني ها


آره والا.
مامان نفس طلایی
20 شهریور 90 12:11
سلام این برای پست بالاست اونجا رو باز نکرد برام منم خیلی دلم می خواست بیام اما دیر فهمیدم ناز باشه ارمان جونم
مامان نفس طلایی
21 شهریور 90 12:19